من میمی به اندازه ی "مادر" داشتم ...

آچمَـــــــز

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام +همه هست و هیچ نیست جز او .. tan-dis = تندیس : هست نشان دادن ِ آنچه را که نیست گویند ..

من میمی به اندازه ی "مادر" داشتم ...

اگر این روزها بی بهانه باشی برای نوشتن ، معجزه ای مثل "مـآدر" ،

پر می کُنَدَت از واژه هایی که نمی دانی چه طور به هم وصلشـان کنی .

اصولا زن بودن هرچه قدر هم که کم، امّا سخت است .

جنس ِ  روحیـآت و نگرانی هایش سخت است .

دوست داشتن هایش ، مشکوک شدنهایش حتّی جنس ِ ظرف شستن هایش ،

پُر از سخت های ِ دوست داشتنی ست .

دخترانه با آرزوهایش قد می کشد 

و بعدترها شریک می شود آرزوهایش را با مردی که دوست دارد ، دوستش بدارَد

و باز هم بعدترش وجود مشترکشان را ثانیه به ثانیه و دقیقه به دقیقه ، می پرستد .

شاید همه ی این ها ناشی از افکار و آرزوها و کلی فانتزی های ِ زیبای ِخوش طعم ،

که روی سرش مدام چرخ می زنند باشد ؛

یاد بگیریم که دوست داشته باشیم،دوست بداریم و بگوییم دوستت دارم هایمان را به وقتش،

زمان هیچ وقت برای ِ ادای دِین های ما صبر نمی کند ...

 

+ پیشنهـــآد نوشت : دست و پیشانی ِ مادرانتان را ببوسید ؛ 

بوی ِ تنشان که نُه ماه مهمانش بوده اید ، آرامش بخش ترین مُسکّن ِّ دنیاست !

 قدر بدانید نعمتهایی که بهشت کف دستانشان روئیده ،

و رحمت را قرین روح مادرانی که نیستند *:/ 

 

* شاید یک درگوشی برای بعدترها :

دخترم، احساسات ِخوش جنس ِ دوست داشتنی ات را هیچ جا، هیچ وقت جا نگذار ...!

 

+ فرفره موئم *:)  بخوآن ! قبل از اینکه تو باشی ،

من ، دنیــآی ِ مامآنم بودم ...

من پشیمون نیستم از این جایگآهی که الان تو خونه مون دارم اما ...

میترسم از اینکه این همه سختی رو هیچ وقت نفهمی *:/

خدابه دادت برسه ، یه روز تلافی ِ این روزها رو سرت در میارم *:) خخخخ



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : رج به رج این حرف ها را می بافم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |